سلام دوستان..دلم می خواست مشکلم رو با شما درمیون بذارم..تا بتونم بهتر تصمیم بگیرم
23 سالمه و سال آخر دانشگاهم
نزدیک به 6 ماهه که رابطه دوستی با پسری که 2سال با هم بودیم و قرار بود با هم ازدواج کنیم و بنا به دلایلی نشد رو قطع کردم و این جدایی ضربه بزرگی به من زد اما تونسم از پس خودم بربیام و تا حدودی فراموشش کنم و به زندگی عادیم برگردم.
چهره خوب و اعتماد به نفس بالایی دارم
یکی از دوستان نزدیکم مدتیه که منو برای داییش برای ازدواج درنظر گرفته..چند روز پیش دایی دوستم اومد و با من صحبت کرد و شرایطش رو گرفت.
پسر خوبی بود و شرایط بسیار خوبی داشت...مهندس بود و یه شغل خوب و درآمد خوب و..
اما من زیاد از چهره ایشون خوشم نیومد و به دلم ننشست چهره شون اما همه میگن که چهره بعد یه مدت عادی میشه.
راستش احساس می کنم ازدواج برام زوده..هنوز اونقدر بزرگ نشدم که مسئولیت زندگی رو به عهده بگیرم..از طرفی مادرم اصرار داره ازدواج کنم و میگه سن ت مناسبه ازدواجه و همش داری بهونه میاری.
راستش هنوز به پسری که 2سال با هم رابطه داشتیم و آخر سر همکار به جدایی کشید گاهی وقتا فکر می کنم و می ترسم اگه ازدواج کنم هنوز بهش فکر کنم....و به همسرم خیانت کنم
از ازدواج می ترسم..همیشه دلم می خواست عاشق بشم..عاشقم بشن بعد ازدواج کنم
همیشه از ازدواج سنتی فراری بودم
به نظر شما پیشنهاد دایی دوستم رو قبول کنم برای ازدواج؟
یا هنوز برام دیر نشده...